شاید وقتی دیگر

روزانه های خانواده ی ما

شاید وقتی دیگر

روزانه های خانواده ی ما

18

به نام او....

سلامممم

من الان کلی روحیه ام قویه و شادم. اولا بگم که امروز نمره هامو گرفتم و اگه یکی از درسا رو پاس نمیکردم نمیتونستم فوق لیسانس بگیرم و بهم یه مدرک پایین تر میدادن. ولیییییی همه رو با نمره های خوب پاس کردم. خدایا شکرتتتتتتت. وای خیلی استرس کشیدم ولی خدا رو شکر همه چیز عالی بود. فقط کلی نذر و نیاز کردم که باید انجامشون بدم.

دیگه این که ما بلاخره ماشین خریدیییییییییم. هورااااااا. کلی خوشحالم. تونستیم با قیمت مناسب یه ماشین خوب بگیریم. منم اولین کاری که کردم این بود که یه قرآن کوچیک گذاشتم توش که ایشالله همیشه سالم بریم و بیایم باهاش. اینم ماشین گوگولی !!

امشب خواستگارای خواهر بزرگه میان. هرچند فکر کنم تا الان دیگه اومد باشان. دعا کنین هرچی خیره پیش بیاد.

همسری یکی از مدارکش رو گم کرده بود خدا رو شکر امروز پیدا کرد. خدایا مرسیییی امروز روز خوبی بود برامون.

اگه خدا بخواد هفته دیگه اسباب کشی میکنیم.

این روزا همش تو اینترنت دنبال وسایل خونه ام. البته اینجا خونه هاش اکثرا مبل و وسایل چوبی و یخچال و گاز و ماشین لباسشویی رو داره. من باید جاروبرقی و کتری برقی و ماکرویو و اتو و میز اتو و تلویزیون بخرم.

خدایا شکرت برای همه چیزای خوب.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.